«نقش نهادهای مردمی در توسعه فرهنگی»
یکی از مهمترین موضوعات مطالعات فرهنگی، ارزیابی توسعه یافتگی فرهنگی است. توسعه در مفهوم عام خود به معنای مشارکت حداکثری نهادهای دولتی و غیر دولتی است. در جوامعی که سیاستهای فرهنگی به سمت تقویت نهادهای مردمی در حوزه فرهنگ هستند، شاهد توسعه فرهنگی معناداری هستیم و در مقابل عدم توجه به نهادهای مردمی علاوه بر محدود کردن توسعه، زیست پذیری جامعه را نیز دچار بحران می کند.
امروز در جهان شاهد فعالیت هزاران ارکستر فیلارمونیک هستیم. ارکسترهایی که توسط مردم و نهادهای عمومی غیر دولتی (مثل شهرداریها) حمایت میشوند. این ارکسترها و انجمنهای فیلارمونیک با فعالیتهای گسترده خود در حوزههای متنوع پژوهشی، آموزشی، تولیدی، اجراهای صحنهای، برگزاری رویدادهای هنری و جشنوارهها، ارتباطات درون فرهنگی را تقویت میکنند. آنها شرایطی را برای گفتگوهای فرهنگی و هنری فراهم میآورند و علاقمندان در سطوح مختلف اجتماعی میتوانند از خدمات این انجمنها بهرهمند شوند.
نکته قابل توجه دیگر، موضوع ثبات و پایداری این انجمنهاست. پایداری و توسعه پایدار در فعالیتهای این نهادهای مردمی امری بسیار مهم است. میتوان جوامعی که ظرفیتهای پایداری فعالیت این نهادها را دارند، جوامعی توسعه یافته نامید.
ما در ایران نیز تجربه انجمن فیلارمونیک را داریم. انجمن فیلارمونیک ایران از سال ۱۳۳۲ تا کنون چندین بار فعالیت خود را آغاز نموده و به دلیل فراهم نبودن شرایط به تعطیلی کشیده شده که بررسی و تحلیل چرایی تعطیلی این انجمن با قدمت چند دهه بسیار مهم است.
یکی از دلایل مهم آن، دولتی شدن فرهنگ و هنر و سلب اختیار از نهادهای مردمی است که نمود آن در تمامی حوزههای هنر قابل مشاهده است. تفاوت جدی و عمیق در باورها و ارزشهای اجتماعی با باورها و ارزشهای مسلط در جامعه شاید اصلی ترین عامل عدم شکلگیری نهادهای مردمی در حوزه فرهنگ و سایر حوزههای اجتماعی است. آنچه مسلم است، در زیر تعاریف نادرست فرهنگ از جانب سیاست گذاران فرهنگی، نمی توان شاهد شکل گیری نهادهای مردمی در حوزه فرهنگ بود.
این موضوع نیازمند آسیبشناسیهای جدی و عمیق است که در نتیجه آن بتوان برنامه فرهنگی، مبتنی بر نیازهای واقعی جامعه داد. امروز وظیفه نخبگان و اندیشمندان حوزه فرهنگ طراحی سیاستهای فرهنگی است که بتواند احترام را به فرهنگ ارزشمند جامعه ایران بازگرداند.
امروز اگر شاهد اعتراضات و انتقادهای شدید به شرایط موجود هستیم، علاوه بر بیثباتی عوامل اقتصادی و سیاسی، عدم شکلگیری «نهادهای مردمی مستقل و موثر» میتواند یکی از مهمترین دلایل عدم رضایت اجتماعی باشد. این نهادها میتوانند سطح فرهنگ عمومی را ارتقاء و پایگاهی برای ایجاد گفتمانهای فرهنگی، هنری و اجتماعی باشند. یکی از برنامههای تغییر نظامهای اجتماعی، سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ و تقویت بخشهای مستقل و خصوصی است. امری که در یک سده گذشته در تمامی کشورهای توسعه یافته تجربه شده و تاثیرات مثبت خود را در زیست پذیری جامعه نشان داده است.